هیچ محصولی در سبد خرید نیست.
متاسفانه محتوایی پیدا نشد
در ساخت و سازهای متداول احداث طبقاتی پایین تر از تراز پایه، به عنوان زیر زمین امری رایج می باشد که این سازه ها همیشه همراه با احداث دیوار حائل بتنی در زیر زمین ها هستند اما تفاوت دیوار حایل با دیوار برشی در چیست؟ آیا در ایتبس باید پای دیوارهای حایل را گیردار کنیم؟
در این مقاله جامع ابتدا کاربرد دیوار حائل در ساختمان را بیان خواهیم کرد و سپس به طراحی دستی و نرم افزاری دیوار حائل بتنی خواهیم پرداخت.
توضیحات مختصری از نحوه عملکرد و کاربرد هر یک دربندهای مربوطه ذکر گردیده است. ازآنجاییکه در ساختوسازهای امروزی استفاده از دیوارهای زیرزمین بهعنوان سازه نگهبان دائم برای مهار فشار جانبی خاک رایج است، در این مقاله به همین مورد خواهیم پرداخت.
دیوارهای زیرزمین را ازنظر اجرا به دودسته تقسیم میکند:
دیوارهایی که در زیرزمین اجراشده و هیچ اتصالی با ستون، تیر و سقف سازه ندارد. درواقع این دیوارها بهصورت مجزا و بافاصله از دیوار زیرزمین در اطراف سازه اجراشده و فشار خاک را پیش از رسیدن به دیوار زیرزمین مهار میکنند. همین موضوع منجر میشود که در این حالت بتوان دیوارهای زیرزمین را همانند سایر دیوارهای پیرامونی طبقات از بلوک های سیمانی یا سفالی ساخته و برای آن بازشو تعبیه نمود.
آرماتوربندی و اجرای این دیوارها مقدم بر آرماتوربندی فونداسیون ساختمان است. با توجه عدم اتصال آن به تیر یا سقف سازه، دیوار حائل عملکرد طرهای داشته و همین موضوع سبب شده است که مقطع آنها اکثراً ذوزنقهای یا T شکل باشد.
دیوارهایی که به ستونها یا بخشی از آنها متصل است و ازنظر سازهای با آنها بهصورت یکپارچه عمل میکنند. این تعریف برای دیوارهای زیرزمینی است که در کشورمان بهصورت وسیع مورداستفاده قرار میگیرد.
در ساختوسازهای قدیمی که برای اکثر ساختمانها از مصالح بنایی استفاده میشد، اغلب ساختمانها حداکثر دوطبقه مسکونی و یک طبقه زیرزمین داشتند که کاربری این زیرزمین اغلب بهصورت انباری و یا گاهی بهصورت مسکونی (با تعبیه پنجره از سمت حیاط) بود. در این قبیل ساختمانها اکثر دیوارهای پیرامونی ساختمان از نوع باربر (حمال) بوده و ضخامتهای بسیار زیادی داشتند. همین امر سبب میشد که دیوارهای زیرزمین نیز بسیار ضخیم (۳۰ تا ۴۰ سانتیمتر) باشند.
تجربه نیز به استادکارها ثابت کرده بود که وجود دیوارهایی با این ضخامت برای مهار فشار خاک برای یک طبقه زیرزمین (با حداکثر ارتفاع ۳ متر) کفایت میکند. نتیجتاً دیوارهای باربر این ساختمانها در نقش دیوار حائل بنایی را دیوار زیرزمین نیز ایفا نقش میکردند.
در سالهای اخیر با افزایش جمعیت و خودروها، نیاز به تأمین پارکینگ برای همه واحدهای مسکونی یک ساختمان، منجر شد که مهندسین به فکر افزایش تعداد طبقات زیرزمین بهمنظور تأمین پارکینگ خودروها بیافتند. با توجه به پیشرفت فنّاوری ساختوساز، امروزه مهندسین برای مهار فشار جانبی خاک، از دیوارهای بتنآرمه که با نام «دیوار حائل» شناخته میشود، استفاده میکنند.
هرچند این دیوارها ازنظر ظاهری بسیار شبیه دیوارهای برشی است؛ ولی ازنظر عملکردی بسیار متفاوت از آنهاست. بهکارگیری دیوار حائل بهعنوان دیوار زیرزمین، محدودیت تعداد طبقات زیرزمین را که درگذشته وجود داشت، بهکلی حذف کرد.
دیوارهای برشی دارای عملکرد درون صفحهای بوده (خمش در دیوار در صفحه دیوار ایجاد میشود) درحالیکه دیوار حائل عمدتاً دارای عملکرد برون صفحه است (خمش دیوار در خارج صفحه آن اتفاق میافتد).
بارهای وارده برای طراحی دیوار برشی عمدتاً لرزهای ولی بارهای وارده برای طراحی دیوار حائل عمدتاً استاتیکی و گاهی لرزهای است.
راستای بار وارده بر دیوار برشی همراستا با صفحه دیوار ولی راستای بارهای وارده بر دیوار حائل عمود بر صفحه دیوار است.
اکثر مهندسین با توجه به فیزیک مسئله، تنها بار وارده بر دیوار حائل را، بار ناشی از فشار خاک اطراف دیوار در نظر میگیرند. درواقع آنها اینگونه تصور میکنند که فقط یکبار جانبی که ناشی از وزن خود خاک است، با توزیع مثلثی به دیوار حائل وارد میشود.
این در حالی است که نشریه شماره ۳۰۸ (راهنمای طراحی دیوارهای حائل – ۱۳۸۴) نیروهایی از قبیل بار مرده، وزن خاک، فشار جانبی خاک، فشار آب زیرزمینی، فشار نیروی آپلیفت (برکَنِش)، فشار ناشی از سربار، نیروی امواج، نیروی زلزله و … را برای طراحی دیوار حائل بیان کرده است.
با توجه به نقشهها و دیتیل های اجرایی رایجِ دیوار حائل ساختمانهای متداول؛ میتوان تعداد نیروهای وارده را به سه نیروی وزن خاک، نیروی زلزله و فشار سربار محدود کرد.
بر اساس بند ۷-۵-۸ مبحث هفتم مقررات ملی ساختمان ویرایش ۱۳۹۲، درصورتیکه مهندسین برای هدایت آب جمع شده در پشت دیوار (ناشی از بارندگی یا بالا آمدن سفره آب زیرزمینی)، اقدام به تعبیه زهکش و فیلتر در پشت و نزدیک پاشنه دیوار نمایند، میتوان از فشار هیدرو استاتیکی آب و یخ صرفنظر نمود.
بر اساس روابط مکانیک خاک، آب همواره مسیر با نفوذپذیری بالا (آسانترین مسیر) را برای حرکت انتخاب میکند. در اجرای زهکشها نیز این مسئله رعایت شده ولولهی زهکشی پس از جایگذاری، با فیلتر پوشانده شده تا آب پشت دیوار را به سمت لولهی متخلخل هدایت کنند.
مصالح فیلتر بهگونهای است که ضمن جلوگیری از شست و شوی خاک توسط آب، نفوذپذیری بالایی داشته و آب بهراحتی از آن عبور میکند. آب پس از ورود به لولهی متخلخل، از طریق لولههای تخلیه به خارج یا سیستم فاضلاب ساختمان تخلیه میشود.
حتماً تاکنون متوجه شدهاید که در مواردی که دیوارهای زیرزمین در تماس با خاک اطراف قرار داشته باشند و خاک نیرویی را از سمت خود به سمت دیوارها وارد کند، بایستی از دیوار حائل استفاده نمود.
امروزه در اکثر ساختوسازها دیوار حائل بهعنوان یک سازه نگهبان دائم برای مقابله با فشار جانبی خاک در طبقات زیرزمین مورداستفاده قرار میگیرد و استفاده از دیوارهای ضخیم بنایی بهعنوان دیوار حائل زیرزمین تقریباً منسوخشده است.
ازآنجاییکه اغلب، سازندگان و کارفرمایان، نسبت به اجرای دیوار حائل دارای یک ذهنیت منفی بوده و آن را یک هزینه اضافی برای پروژه تلقی میکنند؛ سازمانهای نظاممهندسی اجرای دیوار حائل بتنآرمه برای زیرزمینهای با بیشتر از یک طبقه (گودبرداری بیشتر از ۳ متر از تراز صفر-صفر) الزام کرده است.
از همین رو گاهی طراحان با در نظر گرفتن مسائل اقتصادی پروژه، برای زیرزمینهای یک طبقه، اجرای دیوار حائل بتنی را ضروری ندانسته و ساخت دیوار با آجر فشاری و ملات ماسه سیمان با حداقل ضخامت ۳۰ سانتیمتر را ترجیح میدهند.
هرچند این موضوع ازنظر قانونی ممانعتی نداشته و تجربه نیز، کارایی آن را ثابت کرده است؛ ولی در غالب موارد، امکان انتقال تراز پایه سازه به بالای دیوارهای حائل بنایی میسر نمیشود.
قبلاً گفته شد دیوار حائل و برشی ازنظر ظاهری شباهتهای بسیاری با یکدیگر دارند؛ لذا اکثر گامهای مدلسازی آنها مشابه یکدیگر است. با توجه به اینکه جزوات و کتب بسیاری به نحوه مدلسازی دیوار برشی پرداختهاند؛ در این مقاله گامهای مشترک مدلسازی این دو دیوار را بهصورت خلاصه بیان کرده و در عوض گامهای اختصاصی طراحی دیوار حائل بهطور کامل تشریح خواهد شد.
پس از اتمام ترسیم تیرها، ستونها و کفهای سازه، نوبت به ترسیم دیوارهای حائل زیرزمین میرسد. برای ترسیم آنها، ابتدا به پلان اولین سقفِ بالای فونداسیون (اولین سقف بالای Base) رفته و با انتخاب آیکون رسم دیوار از منوی کناری، شروع به ترسیم دیوارهای حائل مینماییم.
درصورتیکه ساختمان دارای بیش از یک طبقه زیرزمین باشد؛ برای افزایش سرعت مدلسازی توصیه میشود پس از اتمام ترسیم دیوار حائلِ یکی از طبقات زیرزمین، از مسیر Edit > Replicate برای کپی کردن دیوارها در سایر طبقات زیرزمین اقدام شود.
دقت داشته باشد که ارتباط و دسترسی طبقات مختلف زیرزمین با یکدیگر و با گذر (خیابان) از طریق رمپ میسر میشود. پس درصورتیکه برای سازه بیش از یک طبقه زیرزمین پیشبینیشده باشد، نباید در محل اتصال رمپ به زیرزمین دیوار حائل ترسیم شود.
با توجه به رفتار خارج صفحه دیوارهای حائل و بررسی مقاله Shell یا Membrane ؛ برای مدلسازی دیوارهای حائل بایستی از دیوار با رفتاری پوستهای (Shell) استفاده شود.
با توجه به عملکرد دیوار و بارگذاری آن، مش بندی آنها در همه دهانههای قاب ضروری است. روند مش بندی دیوارهای حائل مشابه مش بندی دیوارهای برشی است که در مقاله “مش بندی دیوارهای برشی” بهصورت کامل بررسیشده است. لذا بررسی جزئیات این مقاله را بر عهده مهندسین واگذار میکنیم.
پس از مش بندی دیوارها نوبت به اختصاص تکیهگاه به دیوارهای حائل میرسد. این تکیهگاههای گیردار بهپای مشهای دیوار اختصاص داده خواهد شد. لذا اختصاص تکیهگاه بهپای دیوار، بایستی بعد از مش بندی دیوار انجام شود. برای این کار ابتدا نقاط پای مش را بهصورت زیر انتخاب خواهیم کرد این نقاط پس از انتخاب در نرمافزار با علامت x مشخص خواهند شد.
پس از زدن دکمه OK تکیهگاههای گیردار بهصورت مستطیلهایی در پای مشهای دیوار ظاهر خواهند شد. این کار برای پای تمامی دیوارها در تمامی دهانهها انجام خواهیم داد.
همانطور که میدانید با توجه به آرماتور گذاری و بتن درجای ریخته شده در اسکلت بتنی، همهی اتصالات سازه بهصورت گیردار (صلب) اجرا میشوند. هرچند، برخی، دیتیل هایی برای اتصالات مفصلی نیز ارائه کردهاند.
اتصالات گیردار از فونداسیون شروع و تا بالای خرپشته ساختمان ادامه پیدا میکند. لذا اتصال همه المانها به فونداسیون سازه (مانند اتصال ستون به پی، اتصال دیوارهای برشی و حائل به پی و …) از نوع گیردار است.
مهندسین برای تأمین اتصال گیردار در المانهای متصل به فونداسیون، میلگردهای قائمی با طول مشخصی را بهعنوان میلگرد انتظار در فونداسیون تعبیه کرده که نقش میلگرد ریشه را برای دیوارهای حائل ایفا میکنند. سپس میلگردهای قائم دیوار به آنها وصله شده و شبکه منسجمی از آرماتور را تشکیل میدهند.
از طرف دیگر اختصاص تکیهگاه بهپای دیوارها، مانع از تمرکز نیروهای فشاری و کششی در دو انتهای دهانه دیوار میشود که مدلسازی را به واقعیت اجرایی نزدیک میکند. در نظر گرفتن مسائل مطرحشده، لازمهی اختصاص تکیهگاه گیردار بهپای دیوارها را بیشازپیش آشکار میکند که در عکسهای زیر وصله میلگرد انتظار فونداسیون با میلگرد قائم دیوارها بهخوبی قابلمشاهده است.
نامگذاری دیوارهای حائل (Pier Lable) به دلیل تفاوت در رفتار و نحوه بارگذاری؛ با نامگذاری دیوارهای برشی دارای تفاوتهایی است که عبارتاند از:
بارهای وارده بر دیوار حائل در جهت عمود بر صفحه دیوار است (مشابه دالها) و در اکثر موارد مقدار حداکثر خمش، در وسط ارتفاع دیوار ایجاد میشود؛ لذا توصیه میشود نام دیوارها حداقل در وسط ارتفاع دیوار تغییر کند (حداقل از ۲ نامگذاری در ارتفاع یک دیوار استفاده شود)
رعایت این موضوع در دیوارهای برشی با توجه به رفتار و بارگذاری داخل صفحه، ضروری نبوده و عموماً برای دیوارهای برشی هر قاب از یک نامگذاری ثابت در تمام ارتفاع آن استفاده میشود.
در ابتدای همین مقاله اشاره شد که برخلاف دیوارهای برشی، ستونهای متصل (چسبیده) به دیوار حائل، جزئی از دیوار محسوب نمیشوند؛ پسنیازی به نامگذاری ستونهای چسبیده به دیوار حائل (همانند روشی که در نامگذاری دیوارهای برشی داشتیم) نیست. در اصل این ستونها برای دیوار حائل المان مرزی محسوب نمیشوند؛ بلکه بهعنوان عضوی قائم از قاب سازه عمل میکنند.
توصیه میشود با توجه به راستای بارهای وارده بر دیوار و برای افزایش دقت آنالیز دیوارهای حائل؛ نیمی از مشهای دیوار را با یک نام و بقیهی آن با نام دیگری،Lable دهی شود.
مانند قسمت قبل، در طبقه اول نیمی از مشهای هر طبقه با یک نام و بقیهی آن با نام دیگری، Lable دهی شود. این کار را روی دیوارهای هر طبقه بهصورت مجزا انجام خواهیم داد.
با اطلاعاتی که از مطالعهی مقالات “آرماتور گذاری دیوار برشی” و «”آرماتور گذاری فونداسیون” آموختیم؛ میدانیم طراحی دیوار (برشی و حائل) در نرمافزار Etabs به دو شیوهی آرماتور گذاری یکنواخت (Uniform Reinforcing) و آرماتور گذاری عمومی (General Reinforcing) قابل انجام است.
ازآنجاییکه ستونهای متصل به دیوار حائل جزئی از دیوار (المان مرزی) محسوب نمیشوند؛ استفاده از آرماتور گذاری یکنواخت Uniform Reinforcing به سبب سهولت آرماتور گذاری مناسبتر خواهد بود.
از طرفی در طراحی دیوار حائل به روش Uniform Reinforcing میتوان برای کلیههای دیوارهای یک قاب از نامگذاری یکسان استفاده نمود درحالیکه درروش General Reinforcing بایستی برای دیوارهای هر دهانه نامگذاری مختلفی انجام داد.
با در نظر گرفتن موارد بیانشده، در این مقاله برای آرماتور گذاری دیوار حائل از روش آرماتور گذاری یکنواخت (Uniform Reinforcing) بهره خواهیم برد که برای این کار لازم است مراحل زیر را به ترتیب انجام دهیم:
انتخاب یک دیوار حائل از هر قاب که توصیه میشود طول دیوار انتخابشده از طول سایر دیوارهای همان قاب بزرگتر باشد تا تلاشهای وارده بحرانیتر شود.
از مسیر زیر برای آرماتور گذاری مقطع دیوار (تعیین سایز و فاصله میلگردهای قائم، مقدار کاور آنها) استفاده میکنیم.
پس از کلیک بروی Uniform Reinforcing پنجرهای به شکل زیر ظاهر میشود که لازم است مشخصات مقطع دیوار را وارد نماییم.
در مورد انتخاب روش محاسبه میلگردهای قائم به روش Check یا Desing، بایستی گفت که در صورت استفاده از روش Desing برای طراحی آرماتورهای قائم دیوار برشی، نرمافزار این آرماتورها بهصورت مساحت میلگرد محاسبه خواهد نمود.
در این حالت مهندس بایستی با رعایت ضوابط میلگرد گذاری آییننامه و در نظر گرفتن اصول تیپ بندی، نسبت به تبدیل این مساحت به تعداد و سایز میلگرد اقدام کند. با توجه بهوقت گیر بودن این پروسه، بهتر است از روش Check برای محاسبه آرماتورهای قائم دیوار استفاده شود.
پس از کلیک بر روی دکمه OK، مقطع تعریفشده به دیوارهای حائل بحرانی انتخابشده، اختصاص داده خواهد شد. با در نظر گرفتن ترسیم نقشههای سازه و سهولت اجرا، بهتر است مشخصات مقاطع همه دیوارها مشابه هم باشند.
با کلیک بر روی دکمه OK مقدار رِشیو هر دیوار بر روی آن نمایش داده خواهد شد. محل و تعداد ریشوهای نمایش دادهشده با توجه به تعداد نامگذاری دیوار در ارتفاع آن مشخص میشود (به همین دلیل توصیه میشود که حداقل از ۲ نامگذاری در ارتفاع دیوار استفاده شود).
درصورتیکه مقدار ریشو از یک کمتر باشد، بدان معناست که آرماتورهای قائم دیوار برای بارهای وارده کافی بوده و دیوار تحمل آنها را دارد. (هرچند یکی از رشیوهای روی دیوارها ۱.۰۷۶ شده که کمی از یک بزرگتر است، ولی به دلیل تجاوز بسیار جزئی آن، قابلاغماض است.)
درصورتیکه مقطع اختصاص دادهشده به دیوار برای بارهای وارده کفایت نکند (رشیو دیوار بزرگتر از یک باشد)، بهتر است تراکم آرماتورهای دیوار را (با در نظر گرفتن نکات اجرایی) افزایش داده شود و در گام بعدی نسبت به افزایش ضخامت دیوار اقدام گردد.
درصورتیکه مقطع اختصاص دادهشده به دیوارها به نسبت بارهای وارده، قویتر باشد (رشیو دیوار بسیار کوچکتر از ۱ باشد)، میتوان با کاهش ضخامت دیوار یا سایز آرماتور یا افزایش فاصله میلگردها، در جهت نزدیک کردن رشیو موردنظر به ۱ اقدام نمود تا طرح موردنظر اقتصادیتر باشد.
پاسخ به این سؤال تا حد زیادی به توانایی محاسباتی طراح سازه مربوط است؛ زیرا همانند طراحی تیرهای یک قاب خمشی در درس بتنآرمه ۱، بایستی مقدار تکتک بارهای وارده به دیوار را در ترکیبات بار سازه جایگذاری کرده و بحرانیترین مقدار برای طراحی برگزینیم.
با توجه به وجود نیروی زلزله وارد بر دیوار حائل و تعداد زیاد این ترکیبات بار، پیمودن این روند بسیار مشکل و زمانبر خواهد شد. لذا محاسبه دستی این آرماتورها چندان توصیه نمیشود. علی رقم این موضوع، در برخی منابع با توجه اینکه که نیروی وارد بر دیوارهای حائل را، صرفاً به نیروی جانبی فشار خاک محدود میکنند (نیروی زلزلهای را به دیوار حائل وارد نمیکنند)؛ با کاهش حجم محاسبات و استفاده از روابط بسیار ساده درصدد محاسبه میلگردهای قائم دیوارهای حائل برمیآیند که نتیجه آن بسیار متفاوتتر از نتیجه گزارششده در نرمافزار است.
پس از اطمینان از کفایت مقطع دیوار (مقدار آرماتورهای قائم و ضخامت تعریفشده)، میتوان میلگردهای افقی دیوار را بر اساس برش وارده محاسبه نمود. نرمافزار مقدار آرماتورهای افقی را همانند خاموت تیرها بر اساس نسبت Av/S گزارش میکند. برای مشاهده این نسبت و محاسبه سایز و فاصله آرماتورهای افقی بایستی مراحل زیر را به ترتیب پیمود:
پس از اتمام طراحی دیوار با پیمودن مسیر زیر، مشاهده نسبت Av/S بر روی دیوار ممکن خواهد بود.
درگذشته برای مهار فشار خاک پشت دیوار زیرزمین از دیوارهای بنایی ضخیم استفاده میشد ولی امروزه برای پوشش دیوارهای زیرزمین از دیوارهای بتنی به نام «دیوار حائل» استفاده میشود.
دیوارهای حائل ازنظر ظاهری بسیار شبیه دیوارهای برشی است ولی ازنظر عملکردی و بارگذاری بسیار متفاوتتر از آن است.
وجود دیوار حائل علاوه بر مهار فشار خاک پشت آن، میتواند در سبکسازی سازه نیز نقش ایفا کند. بر اساس ویرایش چهارم استاندارد ۲۸۰۰، درصورتیکه شرایط بند ۳-۳-۱- ۲ این استاندارد کاملاً ارضا شود؛ میتوان تراز پایه را به بالای دیوار حائل منتقل کرد. با این کار ضریب زلزله محاسبهشده و درنتیجه مقدار نیروی زلزله وارده برسازه کاهشیافته و سازه با مقطع کوچکتری جوابگو خواهد بود.
بارهای مختلفی از قبیل بار یخ، فشار آب زیرزمینی، بار سیل، بار ناشی از وزن، بار لرزه ای و … به دیوار حائل وارد میشود که برخی از آنها با ارائه دیتیل های مناسب در حین اجرا قابل صرفنظر کردن است.
بارهایی که در طراحی دیوارهای حائل در نرمافزار مورداستفاده است، عبارتاند از: فشار جانبی خاک پشت دیوار و فشار دینامیکی ناشی از زلزله.
مقدار بارهای وارده بر اساس روابط مکانیک خاک و بهصورت دستی محاسبهشده و برای اعمال نرمافزار استفاده خواهد شد. جهت این بارها همواره طوری ست که دیوارهای حائل را به سمت داخل زیرزمین هل میدهد.
برخی از گامهای طراحی دیوار حائل مشابه دیوارهای برشی بوده ولی سایر گامها بهصورت اختصاصی برای طراحی دیوار حائل در نرمافزار است.
پیش از شروع طراحی دیوارهای حائل در نرمافزار، بایستی آرماتور گذاری مقطع دیوار با رعایت ضوابط آرماتور گذاری مبحث نهم صورت گیرد؛ زیرا نرمافزار قادر به اعمال و کنترل خودکار آنها نیست.
برای افزایش سرعت طراحی، عموماً یک دیوار از هر قاب که طول بیشتری نسبت به سایر دیوارهای همان قاب دارد (دیوار بحرانی) انتخابشده و همان دیوار بارگذاری و طراحی میشود.
پس از طراحی دیوار بحرانی (تعیین آرماتور گذاری قائم و افقی آن)، میتوان با تعمیم غیرحرفهای گذاری آن به سایر دیوارها؛ نسبت به ترسیم نقشههای سازهای دیوار حائل اقدام نمود.
دسته بندی:
مقالاتاز جدیدترین اخبار، دانستنی ها، جشنواره ها و قیمت ها اطلاع پیدا کنید.
(در ساعات کاری)
دیدگاهتان را بنویسید